نمى دونم کسى هنوزم یادش هست که ما دوتا علکى بودیم که اینجا الکى مى نوشتیم و الکى هم یه روز غیبمون زد یا نه! البته اینجاى اینجا که نه. از لحاظ فلسفى این علکیا اون علکیا نیست بلکه کلا یه علکیاى دیگه س. البته نمى دونم چطور میشه هم نامى و هم آدرسى این دو رو توجیه کرد اما به هر حال همین که گفتم :) . در همین لحظاتى که مى نویسم کتاب تاریخ سوم دبیرستان جلوم بازه و ١٢ روز یا به عبارت دقیق تر ٢٨٥ ساعت تا کنکور مونده و فقط مریضى مثل من مى تونه در این لحظات به فکر احیاى وبلاگ فراموش شده ش باشه §:| (پارسال سیبیل داشتم الان مو). در همین لحظات هم اون یکى علکى عزیز داره درون صندلى سفت انتظار اعلام نتایج المپیاد رو مى کنه، شایدم روى شناى ساحل داره انتظار رو مى کنه. به هرحال نفس عمل همونه. و نکته ى جذاب تر اینجاست که اوشون خبر ندارن وبلاگ داره احیا میشه. فکر کنم باید ازش اجازه بگیرم وگرنه دزدى ادبى محسوب میشه §:| منُ علیرضا این حرفا نداریم البته. شایدم داریم ولى خیلى مهم نیس اصلا من دزد :D به هر صورت امروز تولد دوباره ى علکیاست و تولد تولد تولدش مبارک ^___^
